چهارشنبه, 09 فروردین 1396 ساعت 14:22
محمود معظمی/ در کانادا شرکتی داشتم. یک روز به یکی از همکارانم گفتم: درحال حاضر ما مبلغی کم داریم. باید مقدار فروشمان را افزایش دهیم و یا از اعتبارمان استفاده کنیم. به نظرِ شما چه کار کنیم؟
(ایشان یک جوان بودند) پاسخ دادند: خیلی ساده است. یک چک بدهیم.
گفتم: خب ما پولی در حساب نداریم. چطور چک بدهیم؟
(برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
دوشنبه, 27 دی 1395 ساعت 14:22
محمود معظمی/ به مناسبت حرفهای که انتخاب کردم، شانس این را دارم که به شهرهای متفاوت سفر کنم، عزیزانم را در شهرهای مختلف ببینم، با فرهنگشان آشنا شوم، با دیدگاهها و نگرششان نسبت به خودشان، انسان و خیلی چیزهای جدید و قشنگ آشنا شوم.
یکی از شانسهایی که دارم این است که با صنایع مختلف آشنا میشوم. چون یکی از کارهای من، مشاوره دادن به صنایع و مدیران است. به عبارت دیگر، coachشان میکنم.
در یکی از کارگاههایی که داشتیم، یکی از مدیرانِ جوانِ بسیاربسیار موفق، در پایان جلسه از من خواهش کردند که پس از صرف شام، باهم برویم و از کارخانهی ایشان بازدید کنیم. با این که وقت تنگ بود، پذیرفتم و رفتیم...
(برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
جمعه, 01 مرداد 1395 ساعت 00:00
سه شنبه, 15 دی 1394 ساعت 23:49
دوستان عزیز، در ادامۀ این مطلب میتوانید تجربیات برخی از شرکتکنندگان بیستوچهارمین کارگاه «شاد باشید و ثروتمند شوید»(آذر ۱۳۹۴) بخوانید.
ثبتنام جدید کارگاه شادباشید و ثروتمند(۲۶)
توضیحات بیشتر و ثبت نام لطفا کلیک کنید.
ظرفیت محدود و تخفیف ویژه
شنبه, 07 آذر 1394 ساعت 00:41
علیاکبر قزوینی/ در بسیاری از فروشگاههای زنجیرهای بزرگ در کانادا، وقتی مشتری وارد فروشگاه میشود چیزی شبیه روزنامه را در مسیرِ رسیدن به قفسههای کالاها میتواند بیابد که در آن، تعدادی از کالاهای همان فروشگاه که شامل تخفیف و فروشهای ویژه هستند، معرفی شدهاند. به این آگهینامههای کاغذی، «فلایر» (Flyer) میگویند. این فلایرها خیلی اوقات همراه روزنامههای محلی یا سراسری نیز (جلو در خانهها) توزیع میشوند تا صاحبان شرکتهای بزرگ مطمئن شوند قیمتهای ویژه و فروشهای فوقالعادهشان تا حد ممکن به دست همۀ ساکنان شهر رسیده است. حجم این فلایرها گاهی اوقات از روزنامۀ اصلی که حاوی خبر و مطلب است، بیشتر است. میشود گفت که روزانه، حجم زیادی کاغذ فقط برای چاپ این فلایرها صرف میشود و چاپخانههای زیادی شبانهروز فعالند تا چنین تیراژ وسیعی را بهموقع تحویل دهند. بماند که تیم بزرگی هم برای طراحی و تولید این فلایرهای عموماً هفتگی باید وجود داشته باشد و زمانی که همۀ اینها با این واقعیت در نظر گرفته شود که برچسبِ قیمتِ بسیاری از اجناس در فروشگاهها، هفتگی باید تغییر کند تا همواره جدیدترین قیمت را به مشتری نشان دهد (و همۀ اینها هم در حال حاضر دستی انجام میشود که کاری است بسیار وقتگیر و احتمال خطای انسانی هم در آن هست)، سرِ انسان از این همه حجم فعالیت به دوران میافتد. (برای مطالعۀ ادامۀ مطلب لطفاً کلیک کنید.)
دوشنبه, 25 آبان 1394 ساعت 00:31
وقتی این اواخر فروشگاه زنجیرهای «والمارت» گزارش داد که سرمایهگذاریاش در زمینۀ تجارت الکترونیک (e-commerce) را به میزان بسیار زیادی افزایش میدهد، در واقع اذعان کرد که در رقابت برای به دست آوردن مشتریانِ آنلاین، از «آمازون» عقب افتاده است. (برای مطالعۀ ادامۀ مقاله لطفاً کلیک کنید.)
چهارشنبه, 20 آبان 1394 ساعت 00:51
علیاکبر قزوینی/ «ایندیگو» (Indigo) یکی از کتابفروشیهای زنجیرهایِ کاناداست که هم از طریق فروشگاههای متعدد خود در نقاط مختلف شهرها و هم فروشگاه آنلاین، کتاب و کالاهای فرهنگی مرتبط میفروشد. شعبۀ کانادای «آمازون» (Amazon)، یکی از رقبای ایندیگو است که افزون بر کتاب، دهها نوع محصولات دیگر را نیز عرضه میکند. هر دو اینها، اگر فرد بخواهد از طریق اینترنت کالا سفارش بدهد، برای سفارشهای بیشتر از ۲۵ دلار ارسال رایگان دارند. دستکم در زمینۀ کتاب نیز، قیمتهای این دو در فروشگاههای اینترنتیشان برابر یا بسیار نزدیک به هم است. اما پس از چند بار خرید از این دو فروشگاه اینترنتی، تصمیم گرفتم برای سفارش کتاب تا حد ممکن از ایندیگو استفاده کنم. چرا؟ (برای مطالعۀ ادامۀ مقاله لطفاً کلیک کنید.)
چهارشنبه, 13 آبان 1394 ساعت 00:04
علیاکبر قزوینی/ مشترینوازی معادلی است که برای عبارت customer care انتخاب کردهام. در این مقاله (که در ادامه میتوانید بخوانید) قصد دارم با بیان دو مورد از ماجراهایی که در این زمینه در کشور کانادا داشتهام، بیشتر با این پدیده که میتواند یک کسبوکار را پیشتاز کند یا به ورشکستگی بکشاند، آشنا شویم.
شنبه, 18 مهر 1394 ساعت 21:50
علیاکبر قزوینی/ در گوشۀ یکی از خیابانهای «ریچموند هیل» واقع در شمال شهر تورنتو ایستادهام. تا لحظاتی پیش سوار اتوبوسی بودم که باید در ایستگاهی در همین نقطه از آن پیاده میشدم، اما در میانۀ راه، اپلکیشین «گوگل مپ» آیفونام از کار افتاد و به اشتباه یک ایستگاه بالاتر پیاده شدم. برای همین، اتوبوس خط دوم را از دست دادهام و بنا بر اطلاعات آنلاینِ گوگل مپ، اتوبوس بعدی زودتر از ۴۰ دقیقۀ دیگر نخواهد رسید. با این حساب، زمانی به مقصد میرسم که دیگر دیر شده. دو راه بیشتر پیش رو ندارم: یا به خانه برگردم و فردا سراغ این کار بروم، یا تاکسی بگیرم. (برای خواندن ادامۀ مقاله، لطفاً کلیک کنید.)
جمعه, 27 شهریور 1394 ساعت 10:40
علیاکبر قزوینی/ در روزهای پس از توافق هستهای، خبرهای مختلف از حضور شرکتهای خارجی در ایران بیش از همیشه تیترهای روزنامهها و رسانهها را به خود اختصاص داده است. در میان اینها، خبری از اعطای نمایندگی مک دونالد که یک فروشگاه زنجیرهای عرضهکنندۀ فستفود (عمدتاً همبرگر) و مقر اصلی آن در ایالات متحده است، مدتی در صحبتهای دوستانه و فضای شبکههای اجتماعی دهان به دهان میگشت که البته معمولاً با لینکی به سایت مک دونالد و فرم مربوط به درخواست افتتاح شعبه نیز همراه بود. جدا از اینکه این خبر تا چه حد به واقیعت بپیوندد و آیا شاهد حضور شعبههای مک دونالد در شهرهای ایران خواهیم بود یا خیر، در این مقاله قصد داریم به این نکته بپردازیم که حضور مستقیم چنین فروشگاههایی تا چه حد میتواند به نفع فضای کارآفرینی ایران باشد. (برای مطالعۀ ادامۀ مقاله، لطفاً کلیک کنید.)
جمعه, 20 شهریور 1394 ساعت 14:30
دوشنبه, 05 مرداد 1394 ساعت 17:22
علی درجزینی/ «انبارمان پر از کالاست. هیچکس پول نقد ندارد. با هرکس که مذاکره میکنیم، سر قرارداد بستن که میرسیم، جیبشان خالیست. یا میخواهند چک بلندمدت بدهند یا میگویند فلان زمین و ماشین و دستگاه را گذاشتهایم برای فروش. یا صبر کنید فروش برود یا خودتان به جای مبلغ قرارداد قبولش کنید.» این حرفها به نظرتان آشنا نیست؟ تا به حال با آن مواجه نشدهاید؟ مشتریانی نداشتهاید که خیلی مایل بودند از شما خرید کنند، اما دست آخر بر سر نحوه دریافت پول، به دلیل کمبود نقدینگی، به توافق نرسیدهاید؟ (برای مطالعۀ ادامۀ مقاله لطفاً کلیک کنید.)
یکشنبه, 21 تیر 1394 ساعت 16:04
علیاکبر قزوینی/ در ماه رمضان هستیم. ماهی که در میان ۱۱ ماه دیگر از سال قمری، ماهیتی خاص دارد و اغلبِ افراد میکوشند معنویت بیشتری را در زندگیشان تجربه کنند و شبی و دمی هم شده، از دایرۀ حسابگریهای خشک و ملالآور فراتر روند. به بهانۀ این ماه مبارک، میخواهم دربارۀ روزی و رزق و مفهومی به نام «برکت» با هم صحبت کنیم. پیش از آن، میخواهم حکایت کوتاهی از گلستان سعدی را با هم بخوانیم از باب هفتم این کتاب که «در تأثیر تربیت» نام دارد. میفرماید:
سه شنبه, 26 خرداد 1394 ساعت 16:07
علی درجزینی/ «تولید ناب» یکی از آن مفاهیمیست که دنیای صنعت را متحول کرد؛ تحولی از جنس ژاپنیاش. تولید ناب یعنی مبنا قرار دادن یافتههای مستقیم از مشتریان برای تصمیمهای استراتژیک. خب این یعنی چه؟! این مفهوم با عبارت ژاپنی «جِنچی جِمبوتسو» بیان میشود. که ترجمه اصطلاحیاش میشود «برو و از نزدیک تماشا کن». و این یعنی در هر کسبوکاری بر مبنای اطلاعاتی که از ارتباط مستقیم با مشتری به دست آوردهای، رفتار کن. یعنی اینکه نباید مسائلی را از روی نظر شخصی مبنای تولید یا فروش قرار داد یا به گزارشهای دیگران تکیه کرد. مثلاً بنا را بر این نگذارید که همه میگویند «بازار خراب است»، «پول مردم به خورد و خوراکشان هم نمیرسد، چه رسد به مبل و تلویزیون و یخچال و...». خودتان بروید تحقیق کنید. از مشتریان قدیمیتان. از مشتریان رقبایتان. ببینید چرا رقیبتان در این بازار خراب میفروشد؟! یادم میآید استاد عزیزم میگفت: «بعضیها میگویند بدبخت شدیم، بیچاره شدیم، همه اموالمان را فروختیم؛ زمین، خانه، ماشین. خلاصه هیچ چیز برایمان نماند... از این عزیزان باید پرسید: خیلی ببخشید، میتوانم بپرسم چه کسی اموال شما را خرید....؟!». پاسخ روشن است. کسی که پول داشت. کسی که در همین زمانی که شما ورشکست شدید، پیروز شد و کاسبیاش هم رونق دارد. پس چطور میشود که در همین بازار خراب و اقتصادی که رکود در آن موج میزند، او پیروز شده است؟! یکی از دلایل پیروزی او میتواند در دل داستان موفقیت یکی از همین شرکتهای ژاپنی نهفته باشد. دوست دارید برایتان تعریف کنم...؟! پس لطفاً ادامۀ مطلب را مطالعه بفرمایید.
یکشنبه, 17 خرداد 1394 ساعت 11:24
علیاکبر قزوینی/ وقتی بلندگوی قطار مترو اعلام میکند که به ایستگاه مصلّی رسیدهایم و درها باز میشوند، انبوهی از جمعیت از قطار بیرون میآیند و ردّشان را اگر پی بگیری، میبینی که تابلوهای «به طرف نمایشگاه کتاب» را دنبال میکنند تا در نهایت سر از محوطۀ مصلای تهران درآورند که در اردیبهشتی دیگر، میزبان بزرگترین و شاید مهمترین رویداد فرهنگی در ایران است. حتی در سالهایی هم که برخلاف امسال، نمایشگاه کتاب فاقد حضور برخی از ناشرانِ تأثیرگذار و جریانساز و کتابهایی متنوع و شوقبرانگیز بود، کسی که به نمایشگاه کتاب میرفت اذعان میکرد که جمعیت فراوانی در ۱۰ روزۀ برگزاری نمایشگاه از این محل بازدید میکنند. این نمایشگاه از لحاظ تعداد افرادی که در هر لحظه در آن حضور دارند، آنقدر بزرگ و مهم هست که صدها یا شاید هزاران نفر فقط در کار نظارت بر امنیت آن هستند تا کسانی که به نمایشگاه میآیند (از پیران گرفته تا کودکان خردسال و حتی نوزادها) با احساس آرامش و خاطری آسوده در میان کتابها قدم بزنند و شُشهای خود را از فرهنگ پُر کنند و مست شوند. (برای خواندن ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
چهارشنبه, 13 خرداد 1394 ساعت 08:02
سه شنبه, 12 خرداد 1394 ساعت 08:00
علیاکبر قزوینی/ کمتر پیش میآید که یک نویسندۀ خارجی بداند که کتابش در ایران و به فارسی ترجمه شده، چه برسد که برای این کار از او اجازه گرفته شود یا بالاتر، حق ترجمۀ کتاب او خریداری شود و بالاتر از آن، خودِ نویسنده هم به ایران دعوت شود تا کتابهایش را برای خوانندگان امضا کند و با آنها گپوگفتی داشته باشد. پس وقتی همۀ اینها با هم جمع میشود و نشر حرفهای، با سلیقه و پُرکارِ «افق» مراسم امضای کتابِ «وسوسههای غربت» از نویسندهای آلمانی را در کتابفروشیاش در خیابان انقلاب برگزار میکند، نمیتوان از این فرصت چشم پوشید. رفتن به این مراسم، موجب شد تا پس از سالها در تعدادی از کتابفروشیهای این راسته نیز گردشی داشته باشم؛ و تأسف خوردم که دیدم اغلبشان هنوز با روش و ذهنیت سالها پیش اداره میشوند. (برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
دوشنبه, 11 خرداد 1394 ساعت 11:02
یکشنبه, 10 خرداد 1394 ساعت 16:55
یک فروشگاه مواد خوراکی است. در همین ایران هم هست؛ شهر مشهد. مالِ همین دوران هم هست؛ نه مثلاً خیلی سال پیش که انگار کاسبها مردمدارتر بودند. در هر یک از بستههای محصولاتش که شامل مواد خوراکی است، کارتی است که نوشته شده: «اجناس خریداریشده هر موقع عودت داده شود با کمال امتنان پس گرفته خواهد شد.» تصویر بزرگتر را میتوانید در ادامۀ مطلب ببینید. به نظر شما چرا این فروشگاه چنین رویکردی را پیش گرفته؟ صاحب این فروشگاه چه نگرشی به فروش دارد؟ آیا کار درستی انجام داده؟ شما جای او بودید چه میکردید؟ ممنون میشویم دیدگاههای خود را اینجا بنویسید.
شنبه, 19 اردیبهشت 1394 ساعت 07:00
علیاکبر قزوینی/ با دیدن عنوان این مقاله، شاید این پرسش از ذهن شما خوانندۀ محترم، عزیز و دوستداشتنی بگذرد که: «مگر کارآفرین، نوع ایرانیاش با غیرِایرانی فرق دارد که لازم است کارآفرین ایرانی کتابهای خاصی را بخواند؟» مقالۀ حاضر، میکوشد نشان دهد که پاسخ این پرسش مثبت است؛ به عبارتی، کارآفرینِ هر کشوری ویژگیهای خاص خودش را دارد که بیتوجهی به ریزهکاریهای آن، چه بسا موجبِ سود کوتاهمدت اما ضرر بلندمدت شود. (برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
چهارشنبه, 16 اردیبهشت 1394 ساعت 14:20
محمود معظمی/ ثروتمندان، ثروت برایشان سخت کار میکند. یعنی پول برای ثروتمندان سخت کار میکند؛ اما فقرا، سخت برای پول کار میکنند. ثروتمند پول برایش کار میکند و فقیر برای پول کار میکند. پول باید برای شما کار کند نه شما برای پول. وقتی که شما برای پول کار میکنید، غلام و بردۀ پول هستید و غلام و برده به پادشاهی، آقایی و خانمی نمیرسد. ثروتمندان با وجود ترس، میترسند و اقدام میکنند. فکر فقیر میترسد و میایستد. آدمی که ثروتمند است نه اینکه نمیترسد، میترسد؛ ولی میتواند آن را مدیریت کند و میتواند از آن عبور کند و اقدام کند. (برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
سه شنبه, 08 اردیبهشت 1394 ساعت 14:22
محمود معظمی/ دوستان عزیز یک دایرۀ زندگی داریم، من و شما به عنوان انسان یک امور شخصی و اهداف شخصی، اجتماعی، خانوادگی، معنویت، اقتصادی، تحصیلی، سلامتی، تندرستی و اهداف متفرقه داریم. بعضی از انسانها تمام زندگیشان را میگذارند که پول در آورند؛ چرا؟ زیرا همهاش احساس ناامنی میکنند و میترسند که فقیر و بدبخت شوند. دائم میگویند روز مبادا چه کنم، و همیشه سعی میکند درآمد پولیاش را زیاد کند. به خانوادهاش زیاد نمیرسد و میگوید، همین است که هست ما که جایی نمیرویم. و در مورد مسائل شخصی هم بعدا بیشتر میرسم، در مورد امور اجتماعی میگوید به من چه مربوط است، مگر من بیکارم و در مورد امور متفرقه میگوید من وقت ندارم و در مورد تندرستی میگوید این دکترها زیاد حرف میزنند، در مورد تحصیل میگوید من خودم همه چیز را بلد هستم و.... (برای مطالعۀ ادامۀ مطلب، لطفاً کلیک کنید.)
دوشنبه, 24 فروردین 1394 ساعت 11:02
یکشنبه, 16 فروردین 1394 ساعت 11:02
دیروز بخش نخست از گزیدۀ مطالب سمینار «اقتصاد طلایی ایران» را خواندید. برای ادامۀ مطالعه و آموختن از مطالب هیجانانگیز و کاربردی این سمینار سرنوشتساز، لطفاً به ادامۀ همین مطلب مراجعه فرمایید.
صفحه 1 از 5
وب سایت رسمی محمود معظمی
خودت را دوست بدار و کمک کن تا دیگران نیز خود را بیشتر دوست بدارند
Love yourself and help others to love themselves more
انتشار محتوای این پایگاه با ذکر منبع و نشانی وب سایت بلامانع میباشد.